با تمام شور و شوق به خونه اومدم تا برای فردا پنجشنبه آماده رفتن به حرم بشم. قرار بود ما با بچه های هیئت به حرم بریم.
خوابیدم تا فردا ساعت 7:00 بلند شم و به سمت هیئت برم.
من تا موقع اذان خواب و بیدار بودم. بلند شدم و نماز خوندم بعد به مادرم گفتم من رو ساعت 7 بیدار کن.
تا این که بیدار شدم دیدم خواب موندم و مادرم هم خواب بود.
خیلی ناراحت شدم.
من کنار حضرت ام و یک ماه هست پیش ایشون نرفتم و شدیدا احساس عذاب وجدان دارم.
یا امام رضا منو از خودت دور نکن.
واقعا ناراحتم ناراحتم ناراحتم..................